سبحانسبحان، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 7 روز سن داره

سبحان ناصری

وقتی در بیمارستان بستری بودی

1391/12/7 15:23
نویسنده : بابای سبحان
270 بازدید
اشتراک گذاری

در غروب یک روز غم انگیز مهرماه بعد از چند روز تب متوجه شدیم که دچار بیماری خطرناکی بنام کاواساکی شدی فورا و با سستی زانوهامون کارهای بستری در بیمارستان را انجام دادیم و چهار واحد آمپول ایمونوگلوبولین  در مدت ٢٤ ساعت تحت نظر چندتا پزشک و پرستار و مراقب و محافظ بهت تزریق شد و بعد از تزریق هم ٤٨ ساعت دیگه تحت مراقب بودی تا بالاخره پس از سه روز که به همه خیلی سخت گذشت از بیمارستان مرخص شدی با اینکه روزیکه از بیمارستان مرخص شدی ماشینمون رو پلیس برد پارکینگ اما خوشحالی سلامتیت و اومدن به خونه باعث شد که اصلا برای ماشین ناراحت نباشیم .

(در مورد بیماری کاواساکی: http://www.printo.it/pediatric-rheumatology/information/Iran/6.htm)

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

يك عدد مريم
9 اسفند 91 15:47
سبحان قشنگ كه با سرم توي دستت و روي تخت بيمارستان خنده به لب داري ، تو پسر مقاوم و عزيزي هستي. پشت اون خنده ناز وچشماي غصه دارت هزار غم و غصه تو دل مامان و بابات بوده كه من اونارو دارم مي بينم. مراقب مامان و بابا باش اونا همه وجودشون توئي و اون لباي پر خنده ات


غزل
16 اسفند 91 8:47
سلام سبحان جان انشاله هیچ وقت دیگه مریض نشی عزیزم مواظب خودت باش نازنین
محمد
17 اسفند 91 15:14
عزیزم امیدوارم که همیشه در سایه خدای بزرگ بابا و مامان سلامت باشی و روز به روز قوی تر و شاداب تر باشی امیدوارم عکسهای بعدی که ازت میبینم و خبرای بعدی خوشحالم کنه
درسا
9 اردیبهشت 92 9:20
سلام سبحان جان لطف کن و به بابات بگو مطالب جدید توی وبلاگت بذاره شادی زیاد توی زندگی همه می بوسمت گلم شیرینکم موفق باشی
عزيزم
5 تیر 92 13:35
عزيز خاله توي اون روزها ،ثانيه هاي عمر خاله با ضربان قلب تو سپري مي شد.
زهره
7 آبان 92 15:35
طاقت دیدین این عکساتو نداشتم واقعا... اما الان خوشحالم که خوبی عزیزدلم از خدا می خوام که همیشه سالم باشی قربونت برم