سبحانسبحان، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره

سبحان ناصری

اولین شیری که خوردی

خیلی سخت بود، اما بعد از دقایقی تلاش تونستی اولین غذای زندگیتو  بخوری، شاید ساده بشه گفت، اما ساده نمیشه فهمید که اون لحظات به مامانت که خیلی خسته و ضعیف بود چقدر سخت گذشت. ...
15 شهريور 1390

دستان کوچک،کارهای بزرگ

پسر عزیزم ،هر چند که دستانت الان توان گرفتن هیچ چیزی را نداره، هر چند که دستان زیبا و لطیفت بسیار کوچک است،اما بهت قول میدم که اگر صبر کنی و اگر خدا بخواهد بزودی با همین دستانت،دست به کارهای خوب بزرگی خواهی زد. ...
15 شهريور 1390

پاهای کوچک،قدمهای بزرگ

خداوندا آیا زندگی به قدم گذاشتن در مسیرهای کوچک زندگی است؟ خداوندا آیا در زندگی میتوان با قدمهای کوچک در مسیرهای بزرگ حرکت کرد؟ خداوندا آیا من میتوانم با این پاهای کوچکم در این دنیای پر هیاهو و بزرگ حرکت کنم؟ خداوندا آیا به من این فرصت را میدهی که با پاهای کوچکم رشد کنم و در دنیا به حرکت درایم؟ ...
15 شهريور 1390

خواب به سبک بزرگترها

هنوز یک ماه سن داشتی که وقتی در خواب ناز بودی مچت را گرفتم ،اون موقع بود که فهمیدم تو خیلی زود بزرگ و مرد خواهی شد چون حتی خوابیدنت هم به مردها شباهت داره.   ...
15 شهريور 1390